بشـری 27

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/موجیم که آسودگی ما عدم ماست

بشـری 27

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/موجیم که آسودگی ما عدم ماست

بایگانی

عکس نوشت: تحویل پرواز

شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۰۵ ب.ظ
عکس نوشت: تحویل پرواز

زیر ایوانی از نگار ایستاده، دست بر روی سینه، سلام می دهد. چشم به حجمی از نور طلایی رنگ دوخته که در زیر آسمان آبی گسترده تر می شود. 
کبوتری بال می زد، آرام و سبک از روی سرش پرواز می کند. نسیم جابه جا می شود. ثانیه ها تکان می خورند. لحظه ها را می تکاند. غبار بر می خیزد و دور می شود. ایستاده هنوز در جا پای دقایق آخر. 
سال تمام می شود و کبوتر به دایره نور می رسد. رنجی از دل پر می زند و حزنی در آن حوالی می نشیند. از این حزن، غمی ندارد؛ حزن شیرینی ست. این را چشم های پرنده خوب می داند. حالا او همه حواسش را داده به پرنده. بال های نو در هوای نو باز می شوند. با این پرها، پر زدن در امتداد این نور، کار ساده تری خواهد بود. سال را می تکاند، خانه را. حالا او تحویل می شود.

متن: مینا چوپانی
عکاس: مسعود نوذری
۹۴/۰۶/۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
سیده گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی